سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صاحب الزمان
سه شنبه 93 فروردین 12 :: 11:8 عصر ::  نویسنده : مجیدکریمی پرنیان

 



صاحب‌الزمان، مهدی موعود(عج) می‌فرمایند؛

1. نفع بردن از من در زمان غیبتم مانند نفع بردن از خورشید هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ایمنی بخش اهل زمین هستم، همچنانکه ستارگان ایمنی بخش اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)

2. من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم. (تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 392)

3. ملعون است، ملعون است کسی که نماز مغربش را به تأخیر بیندازد، تا زمانی که ستارگان آسمان پدیدار شوند. (بحارالأنوار، ج 52، ص 15)

4. هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی‌مالد، پس نماز بگزار و بینی شیطان را به خاک بمال. (بحارالأنوار، ج 53، ص 182)

5. هر یک از پدرانم بیعت یکی از طاغوت‌های زمان به گردنشان بود، ولی من در حالی قیام خواهم کرد که بیعت هیچ طاغوتی به گردنم نباشد. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)

6. من آخرین جانشین پیامبر هستم، و به وسیله من است که خداوند بلا را از خاندان و شیعیانم دور می‌سازد. (بحارالأنوار، ج 52، ص 30)

7. هر کس در اجرای اوامر خداوند کوشا باشد، خدا نیز وی را در دستیابی به حاجتش یاری می‌کند. (بحارالأنوار، ج 51، ص 331)

8. سنت تخلف‌ناپذیر خداوند بر این است که حق را به فرجام برساند و باطل را نابود کند، و او بر آنچه بیان نمودم گواه است. (بحارالأنوار، ج 53، ص 193)

9. برای زود فرارسیدن فرج (و ظهور ما) زیاد دعا کنید، که آن همان فرج و گشایش شماست. (کمال‌الدین للصدوق، ج 2، ص 485)

10. اگر خواستار رشد و کمال معنوی باشی هدایت می‌شوی، و اگر طلب کنی می‌یابی. (بحارالأنوار، ج 51، ص 339)

11. ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم، که اگر جز این بود گرفتاری‌ها به شما روی می‌آورد و دشمنان شما را ریشه کن می‌کردند. پس از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید. (بحارالأنوار، ج 53، ص 175)

12. و اما در پیشامدها و مسایل جدید به راویان حدیث ما مراجعه کنید، زیرا که آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)

13. اگر از خداوند (صاحب عزت و جلال) طلب آمرزش کنی، خداوند تو را می‌آمرزد. (بحارالأنوار، ج 51، ص 329)

14. همانا خدایتعالی مردم را بیهوده نیافریده و بدون تکلیف و جزا رهایشان نکرده است. (الغیبة للشیخ الطوسی، ص 174)

15. خداوندا! وعده‌ای را که به من داداه‌ای، برآورده کن و امر قیام مرا تمام فرما. قدم‌هایم را ثابت بدار و در سایه قیام من، جهان را پر از عدل و داد کن. (بحارالأنوار، ج 51، ص 13)

16. شهادت می‌دهم که معبودی جز خدای یکتا نیست و ملائکه آسمان و صاحبان علم نیز شهادت می‌دهند، آن خدایی که به عدل و داد قیام می‌کند، نیست خدایی جز او که مقتدر و حکیم می‌باشد، و همانا دین نزد خدا اسلام است. (بحارالأنوار، ج 51، ص 16)

17. ایمان خداوند عزوجل و بندگانش قرابت و خویشاوندی نیست، و هر کس که مرا انکار کند از من نیست. (الغیبة للشیخ الطوسی، ص 176)

18. شیعیان ما هنگامی به فرجام نیک و زیبای خداوند می‌رسند که از گناهانی که نهی شده‌اند، احتراز نمایند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 177)

19. کفایت در کارها و عنایت و سرپرستی در همه امور را تنها از خدایتعالی خواهانم. (بحارالأنوار، ج 25، ص 183)

20. قلب‌های ما جایگاه مشیت الهی است، پس هرگاه او بخواهد ما هم می‌خواهیم. (بحارالأنوار، ج 52، ص 51)

21. اگر نبود که ما دوستار صلاح شما هستیم و به شما لطف و مرحمت داریم، همانا به شما توجه و التفات نمی‌کردیم. (بحارالأنوار، ج 53، ص 179)

22. من مهدی هستم، منم قیام گر زمان، منم آنکه زمین را آکنده از عدل می‌سازد، آنچنان که از ستم پر شده بود. (بحارالأنوار، ج 52، ص 2)

23. ستمکاران پنداشتند که حجت خدا نابود شدنی است، در حالی که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده می‌شد، شک و تردید از میان برداشته می‌شد. (بحارالأنوار، ج 51، ص 4)

24. من صاحب حقم ... علامت ظهورم زیاد شدن آشوب‌ها و فتنه‌هاست. (بحارالأنوار، ج 51، ص 320)

25. علم و دانش ما به خبرهای شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نمی‌ماند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 175)

26. دین از آن محمد(ص) و عدایت از آن علی امیرالمؤمنین(ع ) است، زیرا عدالت مال اوست و در نسل او می‌ماند تا روز قیامت. (بحارالأنوار، ج 53، ص 160)

27. کسی که نسبت به ما ظلم ورزد، از جمله ستمکارانی است که مشمول لعنت خدا است، چراکه خدا فرموده است: " آگاه باشید که لعنت خدا بر ستمکاران است." (بحارالأنوار، ج 53، ص 182)

28. سجده شکر از لازم‌ترین و واجب‌ترین مستحبات است. (بحارالأنوار، ج 53، ص 161)

29. هرگاه خداوند به ما اجازه دهند که سخن بگوییم، حق ظاهر خواهد شد و باطل سست و ضعیف شده و از میان شما خواهد رفت. (بحارالأنوار، ج 25، ص 183)

30. زمان ظهور و فرج ما با خداست، و تعیین کنندگان وقت ظهور، دروغگویانند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)

31. از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها را به ما واگذارید، برماست که شما را از سرچشمه سیراب برگردانیم، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پی کشف آنچه از شما پوشیده شده نروید و مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهید. (بحارالأنوار، ج 53، ص 179)

32. ظهوری نیست مگر به اجازه خداوند متعال، و آن هم پس از زمان طولانی و قساوت دل‌ها و فراگیر شدن زمین از جور و ستم. (الإحتجاج للطبرسی، ج 2، ص 478)

33. آگاه باشید به زودی کسانی ادعای مشاهده مرا خواهند کرد. آگاه باشید هر کس قبل از "خروج سفیانی" و شنیدن صدای آسمانی، ادعای مشاهده مرا کند دروغگو و افترا زننده است حرکت و نیرویی جز به خدای بزرگ نیست. (الإحتجاج للطبرسی، ج 2، ص 478)

34. اگر شیعیان ما - که خداوند آن‌ها را به طاعت و بندگی خویش موفق بدارد - در وفای به عهد و پیمان الهی اتحاد و اتفاق می‌داشتند و عهد و پیمان را محترم می‌شمردند، سعادت دیدار ما به تأخیر نمی‌افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نائل می‌شدند. (الإحتجاج للطبرسی، ج 2، ص 499)

35. فضیلت دعا و تسبیح بعد از نمازهای واجب در مقایسه با دعا و تسبیح پس از نمازهای مستحبی، مانند فضیلت واجبات بر مستحبات است. (الإحتجاج للطبرسی، ج 2، ص 487)

36. سجده بر قبر جایز نیست. (الإحتجاج للطبرسی، ج 2، ص 490)

37. وجود من برای اهل زمین سبب امان و آسایش است، همچنان که ستارگان سبب امان اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج 78، ص380)

38. زمین خالی از محبت خدا نیست، یا آشکار است و یا نهان. (کمال‌الدین للصدوق، ج 2، ص 511)

39. هرگاه علم و نشانه‌ای پنهان شود، علم دیگری آشکار گردد، و هر زمان که ستاره‌ای افول کند، ستاره‌ای دیگر طلوع نماید. (بحارالأنوار، ج 53، ص 185)

40. بار الها! توفیق بندگی و دوری از گناه و نیت پاک و شناخت حرام را به ما عطا فرما، و با هدایت و استقامت در راهت گرامیمان بدار. (المصباح للکفعمی، ص 281)     



موضوع مطلب :
دوشنبه 93 فروردین 11 :: 11:7 صبح ::  نویسنده : مجیدکریمی پرنیان
 

قالَ الاِْمامُ الْعَسْکَرى(علیه السلام):


1- پرهیز از جدال و شوخى
«لا تُمارِ فَیَذْهَبَ بَهاؤُکَ وَ لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَأَ عَلَیْکَ.»:
جدال مکن که ارزشت مىرود و شوخى مکن که بر تو دلیر شوند.
(تحف العقول ص 486)

2- تواضع در نشستن
«مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الَْمجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتّى یَقُومَ.»:
هر که به پایین نشستن در مجلس خشنود باشد، پیوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخیزد.

3- هلاکت در ریاست و افشاگرى
«دَعْ مَنْ ذَهَبَ یَمینًا وَ شِمالاً، فَإِنَّ الرّاعِىَ یَجْمَعُ غَنَمَهُ جَمْعَها بِأَهْوَنِ سَعْى وَ إِیّاکَ وَ الاِْذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّیاسَةِ، فَإِنَّهُما یَدْعُوانِ إِلَى الْهَلَکَةِ.»:
آن که را به راست و چپ رود واگذار! به راستى چوپان، گوسفندانش را به کمتر تلاشى گِرد آوَرَد. مبادا اسرار را فاش کرده و سخن پراکنى کنى و در پىریاست باشى، زیرا این دو، آدمى را به هلاکت مىکشانند.

4- گناهى که بخشوده نشود
«مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لا تُغْفَرُ : لَیْتَنى لا أُؤاخَذُ إِلاّ بِهذا. ثُمَّ قالَ: أَلاِْشْراکُ فِى النّاسِ أَخْفى مِنْ دَبیبِ الَّنمْلِ عَلَى الْمَسْحِ الاَْسْوَدِ فِى اللَّیْلَةِ الْمُظْلِمَةِ.»:
از جمله گنـاهانى کـه آمرزیده نشود ایـن است که [آدمى ] بگوید: اى کاش مرا به غیر از این گناه مؤاخذه نکنند. سپس فرمود: شرک در میان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سیاه در شب تار نهانتر است.

5- نزدیکتر به اسم اعظم
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أَقْرَبُ إِلَى اسْمِ اللّهِ الاَْعْظَمِ مِنْ سَوادِ الْعَیْنِ إِلى بَیاضِها.»:
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» به اسم اعظم خدا، از سیاهى چشم به سفیدىاش نزدیکتر است.

6- دوستى نیکان و دشمنى بدان
«حُبُّ الاَْبْرارِ لِلاَْبْرارِ ثَوابٌ لِلاَْبْرارِ، وَ حُبُّ الْفُجّارِ لِلاَْبْرارِ فَضیلَةٌ لِلاَْبْرارِ، وَ بُغْضُ الْفُجّارِ لِلاَْبْرارِ زَیْنٌ لِلاَْبْرارِ، وَ بُغْضُ الاَْبْرارِ لِلْفُجّارِ خِزْىٌ عَلَى الْفُجّارِ.»:
دوستى نیکان به نیکان، ثوابست براى نیکان. و دوستى بدان به نیکان، فضیلت است براى نیکان. و دشمنى بدان با نیکان، زینت است براى نیکان. و دشمنى نیکان با بدان، رسوایى است براى بدان.

7- سلام نشانه تواضع
«مِنَ التَّواضُعِ أَلسَّلامُ عَلى کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الَْمجْلِسِ.»:
از جمله تواضع و فروتنى، سلام کردن بر هر کسى است که بر او مىگذرى، و نشستن در پایین مجلس است.

8- خنده بیجا
«مِنَ الْجَهْلِ أَلضِّحْکُ مِنْ غَیْرِ عَجَب.»:
خنده بیجا از نادانى است.

9- همسایه بد
«مِنَ الْفَواقِرِ الَّتى تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارٌ إِنْ رَأى حَسَنَةً أَطْفَأَها وَ إِنْ رَأى سَیِّئَةً أَفْشاها.»:
از بلاهاى کمرشکن، همسایه اى است که اگر کردار خوبى را بیند نهانش سازد و اگر کردار بدى را بیند آشکارش نماید.

10- پندى گویا و جامع
«أُوصیکُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ الْوَرَعِ فى دینِکُمْ وَالاِْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ إِلى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ(صلى الله علیه وآله وسلم) صَلُّوا فى عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذا وَرَعَ فى دینِهِ وَ صَدَقَ فى حَدیثِهِ وَ أَدَّى الاَْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قیلَ: هذا شیعِىٌ فَیَسُرُّنى ذلِکَ. إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیْنًا وَ لا تَکُونُوا شَیْنًا، جُرُّوا إِلَیْنا کُلَّ مَوَدَّة وَ ادْفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبیح، فَإِنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حَسَن فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ.»:
لَناحَقٌّ فى کِتابِ اللّهِ وَ قَرابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللّهِ وَ تَطْهیرٌ مِنَ اللّهِ لا یَدَّعیهِ أَحَدٌ غَیْرُنا إِلاّ کَذّابٌ. أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرانِ وَ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ(صلى الله علیه وآله وسلم)فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَنات، إِحْفَظُواما وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمْ السَّلامَ.»:
شما را به تقواى الهى و پارسایى در دینتان و تلاش براى خدا و راستگویى و امانتدارى درباره کسى که شما را امین دانسته ـ نیکوکار باشد یا بدکار ـ و طول سجود و حُسنِ همسایگى سفارش مىکنم. محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)براى همین آمده است. در میان جماعت هاى آنان نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضر شوید و مریضانشان را عیادت کنید. و حقوقشان را ادا نمایید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مىشود: این یک شیعه است، و این کارهاست که مرا خوشحال مىسازد. تقواى الهى داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتى، تمام دوستى خود را به سوى ما بکشانید و همه زشتى را از ما بگردانید، زیرا هر خوبى که درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدى درباره ما گفته شود ما از آن به دوریم. در کتاب خدا براى ما حقّى و قرابتى از پیامبر خداست و خداوند ما را پاک شمرده، احدى جز ما مدّعى این مقام نیست، مگر آن که دروغ مىگوید. زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ کنید و زیاد قرآن را تلاوت نمایید و زیاد بر پیغمبر(صلى الله علیه وآله وسلم) سلام و تحیّت بفرستید. زیرا صلوات بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) ده حسنه دارد. آنچه را به شما گفتم حفظ کنید و شما را به خدا مىسپارم، و سلام بر شما.
(بحارالانوار-جلد75-صحفه372باب29)

11- اندیشه در کار خدا
«لَیْسَتِ الْعِبادَةُ کَثْرَةَ الصِّیامِ وَ الصَّلوةِ وَ إِنَّما الْعِبادَةُ کَثْرَةُ التَّفَکُّرِ فى أَمْرِ اللّهِ.»:
عبادت کردن به زیادى روزه و نماز نیست، بلکه [حقیقتِ] عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.

(تحف العقول، ص448)


12- پلیدى خشم
«أَلْغَضَبُ مِفْتاحُ کُلِّ شَرٍّ.»:
خشم و غضب، کلید هر گونه شرّ و بدى است.

13- ویژگى هاى شیعیان
«شیعَتُنا الْفِئَـةُ النّاجِیَةُ وَالْفِرْقَةُ الزّاکِیَةُ صارُوا لَنا رادِئًا وَصَوْنًا وَ عَلَى الظَّلَمَةِ أَلَبًّا وَ عَوْنًا سَیَفْجُرُ لَهُمْ یَنابیعُ الْحَیَوانِ بَعْدَ لَظْىِ مُجْتَمَعِ النِّیرانِ أَمامَ الرَّوْضَةِ.»:
پیروان ما، گروه هاى نجات یابنده و فرقه هاى پاکى هستند که حافظان [آیین] مایند، و ایشان در مقابل ستمکاران، سپر و کمککار ما [هستند]. به زودى چشمه هاى حیات [منجىِ بشریّت] بعد از گدازه توده هاى آتش! پیش از ظهور براى آنان خواهد جوشید.

14- ناآرامى کینه توز
«أَقَلُّ النّاسِ راحَةً أَلْحُقُودُ.»:
کینه توز ، ناآرامترینِ مردمان است.

15- پارساترین مردم
«أَوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، أَعْبَدُ النّاسِ مَنْ أَقامَ عَلَى الْفَرائِضِ أَزْهَدُ النّاسِ مَنْ تَرَکَ الْحَرامَ، أَشَدُّ النّاسِ اجْتَهادًا مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ.»:
پارساترین مردم کسى است که در هنگام شبهه توقّف کند. عابدترین مردم کسى است که واجبات را انجام دهد. زاهدترین مردم کسى است که حرام را ترک نماید. کوشننده ترین مردم کسى است که گناهان را رها سازد.
(تحف العقول ، ص 489)

16- وجود مؤمن
«أَلْمُؤْمِنُ بَرَکَةٌ عَلَى الْمُؤْمِنِ وَ حُجَّةٌ عَلَى الْکافِرِ.»:
مؤمن براى مؤمن ،برکت و بر کافر، اتمام حجّت است.
(تحف العقول، ص489)

17- محصول اعمال
«إِنَّکُمْ فى آجال مَنْقُوصَة وَ أَیّام مَعْدُودَة وَ الْمَوْتُ یَأْتى بَغْتَةً، مَنْ یَزْرَعْ خَیْرًا یَحْصِدُ غِبْطَةً وَ مَنْ یَزْرَعْ شَرًّا یَحْصِدُ نِدامَةً، لِکُلِّ زارِع ما زَرَعَ لا یُسْبَقُ بَطىءٌ بِحَظِّهِ، وَ لا یُدْرِکُ حَریصٌ ما لَمْ یُقَدَّرُ لَهُ، مَنْ أُعْطِىَ خَیْرًا فَاللّهُ أَعْطاهُ، وَ مَنْ وُقِىَ شَرًّا فَاللّهُ وَقاهُ.»:
شما عمر کاهنده و روزهاى برشمرده اى دارید، و مرگ به ناگهان مىآید، هر کس تخم خیرى بکارد به خوشى بِدْرَوَد، و هر کس تخم شرّى بکارد به پشیمانى بِدْرَوَد. هر که هر چه بکارد همان براى اوست. کُندکار را بهره از دست نرود و آزمند آنچه را مقدرّش نیست در نیابد، هر که به خیرى رسد خدایش داده، و هر که از شرّى رهد خدایش رهانده.

18- شناخت احمق و حکیم
«قَلْبُ الأَحْمَقِ فى فَمِهِ وَ فَمُ الْحَکیمِ فى قَلْبِهِ.»:
قلب احمق در دهان او و دهان حکیم در قلب اوست.

19- تلاش براى رزق مقدّر
«لا یَشْغَلْکَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَل مَفْرُوض.»:
رزق و روزىِ ضمانت شده، تو را از کار واجب باز ندارد.

20- عزّتِ حقگرایى
«ما تَرَکَ الْحَقَّ عَزیزٌ إِلاّ ذَلَّ، وَلا أَخَذَ بِهِ ذَلیلٌ إِلاّ عَزَّ.»:
هیچ عزیزى حقّ را رها نکند، مگر آن که ذلیل گردد و هیچ ذلیلى به حقّ نیاویزد، مگر آن که عزیز شود.




موضوع مطلب :